جوانی پدر خرج جوان کردن کودکش می شود و جوان شدن کودک بهایش پیر شدن پدر است.اصلا جوان عصای پیری پدر است...


-حالا فرض کنید عصای پدری زیر دستش بشکند...

اینجا بود که حسین گفت:الان اِنکَسَرَ زَهری


+مثنوی مدح حضرت علی اکبر در ادامه مطلب.

به دل طبع ترم میل توسل زده است 

دل به دیوان دو چشم تو تفال زده است


ای که باد از نفست راه وزیدن آموخت 

فطرس از بال و پرت  شوق پریدن آموخت


ای دوصد جن و ملک مست اذان تو شده 

"عالم پیر دگر باره جوان" تو شده


آمدی و پدر از جلوه ی تو شاد شده

با تو این خانه دوچندان علی آباد شده 


پدر از خاک نجف کام تو را باز نمود

از علی ولی الله سخن آغاز نمود 


حبه ی خوشه لولاک به خاک آمده است

جانشین پدر خاک به خاک آمده است


طبق لولاک عجین با ابدالدهر علی است 

زنده بر روی زمین تا ابدالدهر علی است


آمدی همره تو خیل ملک ریخت زمین 

طاق کسرا نه که صد طاق فلک ریخت زمین 


جلوه ی ذات جوانیه پیمبر شده ای 

تو از آن بدو تولد علی اکبر شده ای


منطقا خَلقا و خُلقا تو پیمبر هستی

بی سبب نیست پسر زاده ی حیدر هستی


در همین کودکی ات هم در خیبر شکنی 

پشت هر عبدودی را تو چه محشر شکنی


ذوالفقار تو دو ابروی حلالت شده است

لشگری کشته ی این حسن جمالت شده است


کار ابروی تو و تیغ علمدار یکی است 

زور بازوی تو با حیدر کرار یکی است


از صدای نفست معرکه طوفان شده است

لشگر از صوت اذان تو هراسان شده است


کشته ی چشم تو شد هرکه سر راهت بود 

رجزت "اَنَّ علی ولی الله ات" بود


آمده حاتم طایی که گدایت بشود

ای جوان حرم این پیر فدایت بشود


عطر خوشبوی بهشت است به پیراهن تو

آیت الکرسی لیلاست زره بر تن تو


می بری مست و خرامان ز حرم جان پسرم

می روی مست و خرامان سوی میدان پسرم


ای گل لاله ی لیلا شده پرپر بدنت

اربا اربا شده در معرکه آخر بدنت


مثل باز آمده ام تا که برت گردانم

آمدم تا صدقه دور سرت گردنم 


ای که از داغ تو لیلاست که دیوانه شده 

"مثل تسبیح تنت یکصد و یک دانه شده"


"با تنت ذکر گرفتم که چه سازم پسرم"

بی تو کوتاه شود عمر درازم پسرم